[ad_1]
نقدی بر فهم رسانهای جریان تجدیدنظرطلب از بیانات رهبر معظم انقلاب
تناقضات حقوق بشر غربی
محمد محمدیثانی
دانشجوی دکترای علوم سیاسی
رهبر انقلاب در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره) در جوار مرقد ایشان در بخشی از بیاناتشان به مرز و فاصلهای که حضرت امام(ره) در تفکر و سبک زندگی میان اسلام و غرب قائل بودند پرداختند و در بیان چرایی این فاصلهگذاری به رفتار و منش متناقض سیاستمداران و روشنفکران غربی اشاره کرده و گفتند:
«غربیها سه قرن دنیا را غارت کردند؛ سه قرن! دنیا را غارت کردند. از شرق آسیا، از اندونزی، از فیلیپین، از نپال، از شبهقاره هند بگیرید تا آسیای مرکزی و آسیای غربی و تا شمال آفریقا، بخشهای مغرب آفریقا و تا سرتاسر آفریقای سیاه؛ غربیها سه قرن اینها را غارت کردند؛ به اینجا اکتفا نکردند، امریکای جنوبی را هم دست گذاشتند، آنجا را هم غارت کردند؛ قاره امریکا را! قاره امریکا هم صاحبانی داشت، تمدنی داشت، ملتهایی داشت؛ اینها با حیلههای گوناگون ــ که همه اینها در تاریخهای دقیق مشخص است؛ کتاب بخوانید انشاءالله، این حقایق را بیشتر از نزدیک درک کنید ــ فاجعه آفریدند؛ قتل، غارت، کشتار جمعی، شکنجه، فشار، بردهگیری، بردهداری؛ این کارها را غربیها کردند. در این سه قرن، در همان حالی که غربیها در عمل اینجور مشغول جنایت بودند، روشنفکرانشان و متفکرانشان برای دنیا قانون حقوق بشر کشف میکردند و وضع میکردند! یعنی این تناقض در عمل و قول، این ریاکاری غربیها [مشهود است]. در عمل آنجور، در زبان اینجور؛ کشورهای اروپایی، بعد هم امریکا به معنای واقعی کلمه در سرتاسر دنیا انواع و اقسام جنایتها را انجام دادند. خب اینها شاهکارهای تمدن غرب است؛ اینها شاهکارهای تمدن غرب است!».
قابل پیشبینی بود که بیانات ایشان با واکنش جریانهای معاند و عقبه داخلی آنها مواجه شود. بخشی از واکنش جریانهای تجدیدنظرطلب داخلی معطوف به همین فقره از سخنان ایشان و القای شبهاتی درخصوص همین بحث حقوق بشر غربی بود. به عنوان نمونه عمادالدین باقی از چهرههای نزدیک به بیت حسینعلی منتظری در کانال تلگرامیاش نوشت: «نویسندگان نامدار و پرشماری در غرب، نیز در نقد تمدن غربی سخنان بسیار و گرانسنگی را بیان کردهاند اما اینکه که همه جنگها و جنایتهای امریکایی و اروپایی را مساوی تمدن غربی بپنداریم، باید به همه لوازم آن پایبند باشیم زیرا منطقی است که این نتیجه نامطلوب را دارد که دیگران نیز کارنامه تمام جنگها، قساوتها و خشونتهایی که در طول ۱۴ قرن گذشته در سراسر دنیای اسلام وجود داشته است را به پای تمدن اسلامی بگذارند! کاری که اسلامستیزان دارند انجام میدهند در حالی که این منطق، معیوب است و میدانیم که اینگونه احکام کلی درباره وقایع تاریخی جنبه علمی ندارند…».
طبیعتاً محور اصلی سخنان رهبر انقلاب نه ناظر به اصل مقوله حقوق بشر بلکه ناظر به استانداردهای دوگانه و تناقضاتی است که غربیها در حوزه حقوق بشر در مقام ادعا و رفتار نشان میدهند. رهبر معظم انقلاب دقیقاً در ادامه همان سخنانی که جریان تجدیدنظرطلب به صورت بریده شده به آن استناد کردند به همین موضوع اشاره کردند:
«این یعنی تناقض در عمل و قول، این ریاکاری غربیها مشهود است. در عمل آنجور در زبان اینجور. کشورهای اروپایی، بعد هم امریکا به معنای واقعی کلمه در سرتاسر دنیا انواع و اقسام جنایتها را انجام دادند. خب اینها شاهکارهای تمدن غرب است.»
بنابراین ضروری است که هنگام سخن گفتن در حوزه حقوق بشر بین حقوق الهی بشر و حقوق بشر مدنظر متفکران غربی تفکیک و تفاوت معنایی قائل شویم. هرچند ذکر همین نکته در پاسخ به شبهات این جریانات کفایت میکند اما نکاتی در تحلیل محتوای القایی این جریان گوشزد میشود. اولاً به اعتقاد حکمای مسلمان، حقوق بشر، حقوقی است که از جانب خالق بشر و از سر لطف و حکمت نه از سوی جنایتکاران و از سر تمتع بیشتر برای بشر تعریف میشود و پیشینه آن منحصر در تلاش جوامع انسانی غرب نبوده و قدمتی به در ازای رسالت انبیا در طول تاریخ حیات بشری دارد. بنابراین باید متوجه بود که حقوقی که اسلام برای بشر به رسمیت میشناسد و امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب معتقد به آن هستند، بسیار والاتر و مترقیتر از حقوقی است که متفکران غربی برای بشر تعریف نمودهاند و امروز برخی در داخل کشور در مقام دفاع از حدود آن برآمدهاند. ثانیاً از دیدگاه اسلامی تلاش بشر باید تنها منحصر در مقام مطالبه حقوق نباشد و بلکه حقوق در مقابل تکالیف است که معنا پیدا میکنند. بنابراین تلاشهای صورت گرفته از سوی رسانههای غربی و مقلدانشان در ایران برای به دست فراموشی سپردن تکالیف بشر در مقابل پروردگار و پافشاری بر مطالبه حقوق بشر یک رفتار مغرضانه و براساس دورویی است. ثالثاً عملکرد و بیانات امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب نشان میدهد که ایشان نه تنها در مقام گفتار بلکه در مقام عمل نیز بیش از هر کسی پایبند به جمهوریت و حفظ حقوق الهی جامعه اسلامی هستند و نقدهای صورت گرفته در بیانات ایشان ناظر به حقوق بشری است که از سوی سیاستمداران غربی به صورت ابزاری در جهت توسعه و تحقق منافع نظام سلطه و دستمایه سوءاستفادههای سیاسی قرار گرفته است. فراموش نکنیم که همین جریان تجدیدنظرطلب داخلی بیشترین تلاشها را در جهت نفی حقوق سیاسی شهروندان برای به قدرت رسیدن یک جناح سیاسی خاص به خرج داده که ازقضا با مخالفت رهبر انقلاب مواجه شدند؛ از تلاشهای فراقانونی و غیرقانونی برای مادامالعمر کردن ریاست جمهوری یک شخص تا فتنه و دروغ تاریخی تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و…. پافشاری حضرت امام(ره) بر نقش مردم در جمهوری اسلامی در سالهای ابتدایی انقلاب و تأکیدات صریح رهبر انقلاب بر مفهوم مردمسالاری دینی و برگزاری دوسالانه انتخاباتهای آزاد از ابتدای انقلاب تاکنون و تمکین رهبران انقلاب از نظر اکثریت مردم خود گواهی بر این مدعاست.
رابعاً جالب است که فیالمثل در یادداشت عماد باقی خشونتهای صورت گرفته در بین جوامع مسلمان در طول 14 قرن گذشته، به صورت پیوسته بازنمایی میشود؛ اما در مورد جنایات صورت گرفته در دنیای غرب به صورت مقطعی مورد مطالعه قرار میگیرد. نیازی به توضیح نیست که در تمام مخاصمات و درگیریهای صورت گرفته در طی قرون گذشته حتی در جهان اسلام ردپای دخالتها و تحریکهای صورت گرفته از سوی جریانات یهودی در قرون نخستین صدر اسلام و دستگاههای اطلاعاتی کشورهای غربی در سدههای اخیر بهخوبی قابل مشاهده است. تنها جنایاتی که در رسانههای غربی به اسلام نسبت داده میشود مربوط به جنایات گروه داعش است که خود ساخته و مصنوع همین قدرتهای غربی است. لازم به تذکر نیست که دو جنگ جهانی صورت گرفته در تاریخ جهان و تمام تجاوزات نظامی صورت گرفته پس از آن همگی توسط همین قدرتهای غربی شعلهور و اداره شده است. لازم به توضیح نیست که جوامع مسلمان هیچگاه دست به غارت و استعمار سایر کشورها نزدند؛ اما کشورهای استعمارگر تاریخ همچون فرانسه و پرتغال و انگلیس و امریکا و… که امروز ژست دفاع از حقوق بشر میگیرند دستهایی آلودهتر از تمام جهان دارند و در طی قرون اخیر جنایاتی را انجام دادهاند که داعش مصنوع آنها نیز تخیل آن را نکرده است. لازم به توضیح نیست که تنها مورد استفاده از بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی که منجر به کشتار ۲۲۰ هزار نفر در یک روز و میلیونها نفر در نسلهای بعدی شد، توسط کشور محبوب اصلاحطلبان – امریکا – ثبت شده است و امروز همین کشورهای به ظاهر حامی حقوق بشر بیشترین تعداد زرادخانهها و کلاهکهای اتمی را دارا هستند. لازم به توضیح نیست که کشتار ۱۰۰ میلیون سرخ پوست بومی قاره امریکا در جنگهای قرن ۱۶ تا ۱۹ میلادی توسط امریکاییهای مدعی حقوق بشر رخ داده است. لازم به توضیح نیست که همین بریتانیا با قحطیهای گسترده مصنوعی در دهه ۱۷۷۰ میلادی ۱۰ میلیون هندی را به کام مرگ فرستاد و در جنایتی دیگر تنها در سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ نیمی از جمعیت آن روز ایران یعنی ۹ میلیون نفر هموطن این جریان را با قحطی مصنوعی قتل عام نمود. فرانسه نیز در عرصه جنایات حقوق بشری کمی از سایر کشورهای غربی ندارد و فقط در سال ۱۹۶۲ در طی جنگ الجزایر ۱۵۰ هزار نفر را قتل عام کرد. همین فرانسه بود که در سالهای جنگ تحمیلی با تسلیح رژیم بعث عراق به هواپیماهای میراژ و تسلیحات شیمیایی بهترین فرزندان این سرزمین را به شهادت رساند و… که اگر بنا به برشمردن این جنایات باشد از حوصله این نوشته خارج است و از ذکر ادامه آن صرفنظر میشود.
رهبر معظم انقلاب در همان دیدار فرمودند: «قاره امریکا هم صاحبانی داشت، تمدنی داشت، ملتهایی داشت؛ اینها با حیلههای گوناگون ــ که همه اینها در تاریخهای دقیق مشخص است؛ کتاب بخوانید انشاءالله، این حقایق را بیشتر از نزدیک درک کنید ــ فاجعه آفریدند؛ قتل، غارت، کشتار جمعی، شکنجه، فشار، بردهگیری، بردهداری؛ این کارها را غربیها کردند» که دلالت این بیانات یک ارجاع دارد و آن رفتار و منش متناقض سیاستمداران و روشنفکران غربی است؛ موضوعی که مقلدان غربیها در داخل ایران تمایلی به درک آن ندارند.
دانشجوی دکترای علوم سیاسی
رهبر انقلاب در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره) در جوار مرقد ایشان در بخشی از بیاناتشان به مرز و فاصلهای که حضرت امام(ره) در تفکر و سبک زندگی میان اسلام و غرب قائل بودند پرداختند و در بیان چرایی این فاصلهگذاری به رفتار و منش متناقض سیاستمداران و روشنفکران غربی اشاره کرده و گفتند:
«غربیها سه قرن دنیا را غارت کردند؛ سه قرن! دنیا را غارت کردند. از شرق آسیا، از اندونزی، از فیلیپین، از نپال، از شبهقاره هند بگیرید تا آسیای مرکزی و آسیای غربی و تا شمال آفریقا، بخشهای مغرب آفریقا و تا سرتاسر آفریقای سیاه؛ غربیها سه قرن اینها را غارت کردند؛ به اینجا اکتفا نکردند، امریکای جنوبی را هم دست گذاشتند، آنجا را هم غارت کردند؛ قاره امریکا را! قاره امریکا هم صاحبانی داشت، تمدنی داشت، ملتهایی داشت؛ اینها با حیلههای گوناگون ــ که همه اینها در تاریخهای دقیق مشخص است؛ کتاب بخوانید انشاءالله، این حقایق را بیشتر از نزدیک درک کنید ــ فاجعه آفریدند؛ قتل، غارت، کشتار جمعی، شکنجه، فشار، بردهگیری، بردهداری؛ این کارها را غربیها کردند. در این سه قرن، در همان حالی که غربیها در عمل اینجور مشغول جنایت بودند، روشنفکرانشان و متفکرانشان برای دنیا قانون حقوق بشر کشف میکردند و وضع میکردند! یعنی این تناقض در عمل و قول، این ریاکاری غربیها [مشهود است]. در عمل آنجور، در زبان اینجور؛ کشورهای اروپایی، بعد هم امریکا به معنای واقعی کلمه در سرتاسر دنیا انواع و اقسام جنایتها را انجام دادند. خب اینها شاهکارهای تمدن غرب است؛ اینها شاهکارهای تمدن غرب است!».
قابل پیشبینی بود که بیانات ایشان با واکنش جریانهای معاند و عقبه داخلی آنها مواجه شود. بخشی از واکنش جریانهای تجدیدنظرطلب داخلی معطوف به همین فقره از سخنان ایشان و القای شبهاتی درخصوص همین بحث حقوق بشر غربی بود. به عنوان نمونه عمادالدین باقی از چهرههای نزدیک به بیت حسینعلی منتظری در کانال تلگرامیاش نوشت: «نویسندگان نامدار و پرشماری در غرب، نیز در نقد تمدن غربی سخنان بسیار و گرانسنگی را بیان کردهاند اما اینکه که همه جنگها و جنایتهای امریکایی و اروپایی را مساوی تمدن غربی بپنداریم، باید به همه لوازم آن پایبند باشیم زیرا منطقی است که این نتیجه نامطلوب را دارد که دیگران نیز کارنامه تمام جنگها، قساوتها و خشونتهایی که در طول ۱۴ قرن گذشته در سراسر دنیای اسلام وجود داشته است را به پای تمدن اسلامی بگذارند! کاری که اسلامستیزان دارند انجام میدهند در حالی که این منطق، معیوب است و میدانیم که اینگونه احکام کلی درباره وقایع تاریخی جنبه علمی ندارند…».
طبیعتاً محور اصلی سخنان رهبر انقلاب نه ناظر به اصل مقوله حقوق بشر بلکه ناظر به استانداردهای دوگانه و تناقضاتی است که غربیها در حوزه حقوق بشر در مقام ادعا و رفتار نشان میدهند. رهبر معظم انقلاب دقیقاً در ادامه همان سخنانی که جریان تجدیدنظرطلب به صورت بریده شده به آن استناد کردند به همین موضوع اشاره کردند:
«این یعنی تناقض در عمل و قول، این ریاکاری غربیها مشهود است. در عمل آنجور در زبان اینجور. کشورهای اروپایی، بعد هم امریکا به معنای واقعی کلمه در سرتاسر دنیا انواع و اقسام جنایتها را انجام دادند. خب اینها شاهکارهای تمدن غرب است.»
بنابراین ضروری است که هنگام سخن گفتن در حوزه حقوق بشر بین حقوق الهی بشر و حقوق بشر مدنظر متفکران غربی تفکیک و تفاوت معنایی قائل شویم. هرچند ذکر همین نکته در پاسخ به شبهات این جریانات کفایت میکند اما نکاتی در تحلیل محتوای القایی این جریان گوشزد میشود. اولاً به اعتقاد حکمای مسلمان، حقوق بشر، حقوقی است که از جانب خالق بشر و از سر لطف و حکمت نه از سوی جنایتکاران و از سر تمتع بیشتر برای بشر تعریف میشود و پیشینه آن منحصر در تلاش جوامع انسانی غرب نبوده و قدمتی به در ازای رسالت انبیا در طول تاریخ حیات بشری دارد. بنابراین باید متوجه بود که حقوقی که اسلام برای بشر به رسمیت میشناسد و امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب معتقد به آن هستند، بسیار والاتر و مترقیتر از حقوقی است که متفکران غربی برای بشر تعریف نمودهاند و امروز برخی در داخل کشور در مقام دفاع از حدود آن برآمدهاند. ثانیاً از دیدگاه اسلامی تلاش بشر باید تنها منحصر در مقام مطالبه حقوق نباشد و بلکه حقوق در مقابل تکالیف است که معنا پیدا میکنند. بنابراین تلاشهای صورت گرفته از سوی رسانههای غربی و مقلدانشان در ایران برای به دست فراموشی سپردن تکالیف بشر در مقابل پروردگار و پافشاری بر مطالبه حقوق بشر یک رفتار مغرضانه و براساس دورویی است. ثالثاً عملکرد و بیانات امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب نشان میدهد که ایشان نه تنها در مقام گفتار بلکه در مقام عمل نیز بیش از هر کسی پایبند به جمهوریت و حفظ حقوق الهی جامعه اسلامی هستند و نقدهای صورت گرفته در بیانات ایشان ناظر به حقوق بشری است که از سوی سیاستمداران غربی به صورت ابزاری در جهت توسعه و تحقق منافع نظام سلطه و دستمایه سوءاستفادههای سیاسی قرار گرفته است. فراموش نکنیم که همین جریان تجدیدنظرطلب داخلی بیشترین تلاشها را در جهت نفی حقوق سیاسی شهروندان برای به قدرت رسیدن یک جناح سیاسی خاص به خرج داده که ازقضا با مخالفت رهبر انقلاب مواجه شدند؛ از تلاشهای فراقانونی و غیرقانونی برای مادامالعمر کردن ریاست جمهوری یک شخص تا فتنه و دروغ تاریخی تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و…. پافشاری حضرت امام(ره) بر نقش مردم در جمهوری اسلامی در سالهای ابتدایی انقلاب و تأکیدات صریح رهبر انقلاب بر مفهوم مردمسالاری دینی و برگزاری دوسالانه انتخاباتهای آزاد از ابتدای انقلاب تاکنون و تمکین رهبران انقلاب از نظر اکثریت مردم خود گواهی بر این مدعاست.
رابعاً جالب است که فیالمثل در یادداشت عماد باقی خشونتهای صورت گرفته در بین جوامع مسلمان در طول 14 قرن گذشته، به صورت پیوسته بازنمایی میشود؛ اما در مورد جنایات صورت گرفته در دنیای غرب به صورت مقطعی مورد مطالعه قرار میگیرد. نیازی به توضیح نیست که در تمام مخاصمات و درگیریهای صورت گرفته در طی قرون گذشته حتی در جهان اسلام ردپای دخالتها و تحریکهای صورت گرفته از سوی جریانات یهودی در قرون نخستین صدر اسلام و دستگاههای اطلاعاتی کشورهای غربی در سدههای اخیر بهخوبی قابل مشاهده است. تنها جنایاتی که در رسانههای غربی به اسلام نسبت داده میشود مربوط به جنایات گروه داعش است که خود ساخته و مصنوع همین قدرتهای غربی است. لازم به تذکر نیست که دو جنگ جهانی صورت گرفته در تاریخ جهان و تمام تجاوزات نظامی صورت گرفته پس از آن همگی توسط همین قدرتهای غربی شعلهور و اداره شده است. لازم به توضیح نیست که جوامع مسلمان هیچگاه دست به غارت و استعمار سایر کشورها نزدند؛ اما کشورهای استعمارگر تاریخ همچون فرانسه و پرتغال و انگلیس و امریکا و… که امروز ژست دفاع از حقوق بشر میگیرند دستهایی آلودهتر از تمام جهان دارند و در طی قرون اخیر جنایاتی را انجام دادهاند که داعش مصنوع آنها نیز تخیل آن را نکرده است. لازم به توضیح نیست که تنها مورد استفاده از بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی که منجر به کشتار ۲۲۰ هزار نفر در یک روز و میلیونها نفر در نسلهای بعدی شد، توسط کشور محبوب اصلاحطلبان – امریکا – ثبت شده است و امروز همین کشورهای به ظاهر حامی حقوق بشر بیشترین تعداد زرادخانهها و کلاهکهای اتمی را دارا هستند. لازم به توضیح نیست که کشتار ۱۰۰ میلیون سرخ پوست بومی قاره امریکا در جنگهای قرن ۱۶ تا ۱۹ میلادی توسط امریکاییهای مدعی حقوق بشر رخ داده است. لازم به توضیح نیست که همین بریتانیا با قحطیهای گسترده مصنوعی در دهه ۱۷۷۰ میلادی ۱۰ میلیون هندی را به کام مرگ فرستاد و در جنایتی دیگر تنها در سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ نیمی از جمعیت آن روز ایران یعنی ۹ میلیون نفر هموطن این جریان را با قحطی مصنوعی قتل عام نمود. فرانسه نیز در عرصه جنایات حقوق بشری کمی از سایر کشورهای غربی ندارد و فقط در سال ۱۹۶۲ در طی جنگ الجزایر ۱۵۰ هزار نفر را قتل عام کرد. همین فرانسه بود که در سالهای جنگ تحمیلی با تسلیح رژیم بعث عراق به هواپیماهای میراژ و تسلیحات شیمیایی بهترین فرزندان این سرزمین را به شهادت رساند و… که اگر بنا به برشمردن این جنایات باشد از حوصله این نوشته خارج است و از ذکر ادامه آن صرفنظر میشود.
رهبر معظم انقلاب در همان دیدار فرمودند: «قاره امریکا هم صاحبانی داشت، تمدنی داشت، ملتهایی داشت؛ اینها با حیلههای گوناگون ــ که همه اینها در تاریخهای دقیق مشخص است؛ کتاب بخوانید انشاءالله، این حقایق را بیشتر از نزدیک درک کنید ــ فاجعه آفریدند؛ قتل، غارت، کشتار جمعی، شکنجه، فشار، بردهگیری، بردهداری؛ این کارها را غربیها کردند» که دلالت این بیانات یک ارجاع دارد و آن رفتار و منش متناقض سیاستمداران و روشنفکران غربی است؛ موضوعی که مقلدان غربیها در داخل ایران تمایلی به درک آن ندارند.
[ad_2]
Source link